اي راهب كليسا ديگر مزن به ناقوس
خاموش كن صدا را نقاره مي زند توس
آيا مسيح ايران كم داده مرده را جان
جاني دوباره بردار با ما بيا به پابوس
خورشيد آسمان ها در پيش گنبد او
رنگي ندارد آن جا چيزي شبيه فانوس
روياي نا تمامم ساعات در حرم بود
باقي عمرم اما افسوس بود و كابوس
اى نور خدا ماه هدى مظهر داور
سلطان جهان كهف امان شاه مظفّر
از كعبه تو عرش مجيد است منوّر
جبريل امين تاج غلامى تو برسر
شد پاس درت فخر ملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مَه انور
ربّ ارنى گو به خدا موسىِ عِمران
اندر هوس جلوات اى ماه بدخشان
آئى به تجلّى اگر اى مهر درخشان
فانى شده در كوى تو اى مظهر سبحان
شد پاس درت فخر ملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مَه انور
آثار حق از عين تو بينيم سراپا
اسرار وى از نطق تو گرديده هويدا
انوار وى از وجه تو شد ظاهر وپيدا
آيات وى از دست تو همچون يد و بيضا
شد پاس درت فخر ملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مَه انور
مدح تو سزد زآنكه چه نقش تو عيان كرد
وصفت كند آن كو به تو اسرار نهان كرد
بشناخته ات آنكه چه صنعى تو توان كرد
جز او كه توان مدح تو را حق بيان كرد
شدپاس درت فخرملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مه انور
آرى به كجا قطره كه او وصف كند يَم
آرى به كجا ذرّه كه از شمس زند دَم
پروانه كجا آرى و اين صفحه عالم
بس قطره و هم ذرّه تو اى شه اعظم
شد پاس درت فخرملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مه انور
ليك ار نكنم مدح تو اى شاه چه گويم
از مهر تو گر دم نزم مهر كه جويم
رو سوى تو ناورده نمايم به كه رويم
شاهم به دوعالم چو نظركرده تو سويم
شدپاس درت فخرملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مه انور
در قطره جود و كرمت بحر چه باشد
در تابش وجهِ قمرت بدر چه باشد
در جلوه نور نظرت فجر چه باشد
در شمّه بخشش ز كَفَت اَبر چه باشد
شد پاس درت فخر ملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مه انور
اى وجه خدا سوى تو يابيم هدى را
از اسم تو يابيم اجابت ز دعا را
گر سوى مُنايت دهى اى شاه صلا را
در كعبه امن تو كنم سعى صفا را
شد پاس درت فخرملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مه انور
هستى تو سليمان و منم مور تو اى شاه
پيوسته بُدم منظر و منظور به درگاه
دادى تو به ايمانىِ دل خسته به خود راه
زين راه بهر باب حقم باز بِشد راه
شد پاس درت فخرملائك همه يكسر
هم رشك جنان روضه تو اى مه انور

Image by Cool Text: Free Logos and Buttons - Create An Image Just Like This
مقدمه:
امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند.
ایشان در سن 35 سالگی عهدهدار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی مینماییم.
نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" میباشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل میفرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیدهاند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بودند."
یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان میباشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان میباشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن میگردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمیتواند سرچشمه گرفته باشد.

Image by Cool Text: Free Logos and Buttons - Create An Image Just Like This
ادامه مطلب...





Image by Cool Text: Free Logos and Buttons - Create An Image Just Like This
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By LoxBlog :.